گروه سیاسی مشرق - رسانههای مکتوب همواره نقش عمدهای در هدایت افکار عمومی و جریانسازی رسانهای به عهده دارند که در این بین جایگاه روزنامهها، جایگاه ویژهای است. به همین منظور گروه سیاسی مشرق به تحلیل و بررسی محتوای روزنامههای متعلق به جریان اصلاحطلب میپردازد.
******
روزنامههای زنجیرهای اصلاحات روز یکشنبه را با تمرکز بر حضور منتخبان مجلس دهم در جلسه فراکسیون امید آغاز کردند.
مهمترین محورهای که امروز روزنامههای زنجیرهای اصلاحات به آن پرداختند، عبارتاند از:
1. مانور اصلاح طلبان در فراکسیون امید؛ روز گذشته اصلاحطلبان مجلس شورای اسلامی آینده به دنبال جذب منتخبان «مستقل» بهارستان بودند؛ روزنامه های جریان اصلاحات جلسه فراکسیون امید در در مسجد سلمان فارسي نهاد رياستجمهوري را « تولد دیگر» و «روز قدرتنمايي» پس از 12 سال یاد کردند.
2. مطالبات مردم زیر پتک جناح بازی؛ هنوز منتخبان مجلس دهم بر مسند نمایندگی قرار نگرفتهاند که خیلی زودتر از گذشته «مطالبات» مردم حوزه انتخابیه خود را فراموش کردهاند و در دام جناح بازی افتادهاند. اعتراف تلخ یک اصلاحطلب به این رخداد سندی برای قضاوت مردم نسبت به آینده بهارستان دهم در چهار سال آینده است، رضا پارسا در روزنامه آرمان امروز نوشت: « گويي برخي مسافران بهارستان، خيلي زود پيام ملت را فراموش كرده و به جاي آنكه دغدغهاي جز حل مطالبات رايدهندگان نداشته باشند، در دام بازيهاي جناحي افتادهاند. گويي منتخبانملت، وقتي هنوز پايشان به صحن سبز پارلمان نرسيده، فراموش كردهاند كه رياست محمدرضا عارف يا علي لاريجاني، فرع نمايندگي در مجلس است، نه اصل آن! اما بيست روز مانده به گشايش مجلسدهم، بوي تندروی از اردوگاه چپ و راست، به مشام ميرسد و اميدي كه براي حاكم شدن اعتدال و عقلانيت در مجلسدهم در جامعه شكل گرفته بود، رو به كمرنگشدن ميرود.»
3. تکرار عدم تمکین قانون از سوی اصلاحطلبان؛ مینو خالقی بازیگر انتقام سیاسی جریان تندرو اصلاحات شده است، شورای نویسندگان روزنامه اعتماد در مطلبی سراسر توهین به تصمیم شورای نگهبان نوشت: « نه مسبوق به سابقه بودن ردصلاحیت یک نامزد پس از انتخابات ميتواند اين كار را موجه و قانوني كند و نه بيسابقه بودنش، آن را غيرقانوني خواهد كرد. هر فعلي بايد قابليت دفاع حقوقي داشته باشد. فرض كنيم شوراي نگهبان صلاحيت خانم خالقي را پيش از آغاز انتخابات تاييد نميكرد. به احتمال فراوان امروز كسي از ماجرا مطلع نبود و هيچ اتفاقي هم به ظاهر نميافتاد. آن رد صلاحيت در كنار هزاران مورد رد صلاحيت ديگر قرار ميگرفت، و فراموش ميشد. ولي الان مشكل فقط خانم خالقي نيست، مشكل اصلي آن رايي است كه مردم دادهاند، و هيچ ايرادي هم در راي آنان وجود نداشته، و هيچ حقي هم براي شوراي نگهبان جهت دخالت در اين مرحله در نظر گرفته نشده است.»
این در حالی است که مسعود (عمار) پیرمرایان نامزد نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه سمیرم نامه سرگشادهای خطاب به رئیس جمهور نوشت: « اینجانب فرزند شهید و از مدیران یکی از نهادهای انقلابی هستم و وقتی در دوره قبل، بعد از کسب بیشترین رأی در حوزه انتخابیه سمیرم توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدم، علیرغم اینکه به تصمیم مذکور معترض بودم، لیکن از آنجا که خود را موظف به پایبندی به مُر قانون میدانستم، هیچگاه به خود اجازه ندادم که روش و قاعده قانونی «نظارت استصوابی» را مخدوش جلوه دهم.»
4. هویت سیاسی در کما؛ کاظم جلالی و بهروز نعمتی با حضور در لیست اصلاحطلبان فصل جدیدی را هویت سیاسی خود را در دنیای سیاست نمایان کردند؛ آنان که در مجلس نهم با هویت «اصولگرایانه» رای آورده بودند، زمانه را برای حفظ هویت خود نامناسب دیدند و در انتخابات مجلس دهم با رنگی دیگر در کارزار رقابت حاضر شدند؛ اما در مقطع وزنکشی برای ریاست میان دوراهی عارف و لاریجانی در تردید به سر میبرند تا هویت سیاسی در کما باشد.
در این باره یکی از روزنامههای اصلاحطلب نوشت: «كاظم جلالي و بهروز نعمتي. منتخبان اصولگرايي كه در ليست اميد حضور داشتند و از طريق همين ليست توانستند به عنوان نماينده پايتخت به مجلس دهم راه يابند. كاظم جلالي كه اصولا با عنوان دست راست علي لاريجاني شناخته ميشود ترجيح داد نه در نشست اصولگرايان حضور يابد و نه در نشست اصلاحطلبان تا به عنوان چهره غايب ديروز شناخته شود. بهروز نعمتي از ديگر اعضاي فراكسيون رهروان ولايت هم از غايبان جلسات ديروز وزنكشيهاي مجلس بود. غيبت اين چهرهها اما به نظر تا اندازه زيادي قابل درك است. آنها به عنوان اصولگراياني كه با ليست اصلاحطلبان به مجلس دهم رسيده بودند احتمالا ترجيح دادند تا در هيچ نشستي شركت نكنند تا مورد سرزنش هيچ طرف قرار نگيرند. با اين حال بعيد به نظر نميرسد كه كاظم جلالي هرچند در جلسه اصولگرايان به صورت علني حضور نداشته باشد اما مديريت لازم در مورد اين جلسه را كرده باشد.»
5. ریاست تنشزای عارف؛ بار دیگر اصلاحطلبان شروع به برچسبزنی به محمدرضا عارف کردهاند؛ آنان روزگاری عارف را «بدلی» و «امنیتی» معرفی میکردند و حالا صفت مدیریت «تنشزا» را به کلکسیون صفت های مورد پسند خود برای عارف اضافه کردند؛ در همین راستا روزنامه آرمان امروز نوشت: « بسیار حائز اهمیت است که رئیس مجلس فردی باشد که بتواند دیدگاهها و گرایشهای مختلف را در راستای منافع ملی مدیریت و هماهنگ کند. از آنجایی که آقای لاریجانی از بطن اصولگرایان تکامل یافته، هنوز دارای اعتبار، نفوذ و ارتباطات نزدیک و پیچده با هسته تاثیرگذار و متنفذ اصولگراهای خردمند و آگاه به منافع است میتواند در صورت ایجاد تنش یا عدم همراهی در برنامههای توسعه در راستای منافع ملی از سوی برخی نمایندگان، این فضا را به خوبی مدیریت کند. اما شاید با ریاست عارف شاهد تنشهای بیشتر در فضای مجلس باشیم.»
6. گلایه از رفاقت لاریجانی با روحانی؛ روزنامه اصلاحطلب همدلی در ترغیب حضور عارف برای ریاست مجلس شورای اسلامی از همسو رقیب وی با پاستورنشینان گلایه میکند و از تعبیر «لاریجانی یار «غار» روحانی» برای آنان استفاده کرد؛ در همین راستا آیت وکیلیان نوشت: «عارف و لاریجانی از دو تبار سیاسی با ایدههای مشترک و متفاوتی هستند. بر کسی پوشیده نیست که این دو در موضوعاتی چون برجام و دولت متفقالقولند. لاریجانی در مجلس کنونی یک تنه در مقابل تندروها صفآرایی کرد و برخی دیگر از نمایندگانی که مشترکات درون گفتمانی با آنها داشت، به سکوت وادار کرد....از سوی دیگر عارف شخصیتی چندبعدی است و سیمایی شبهکاریزما در میان اصلاحطلبان پیدا کرده است. او به شخصه میداند که حتی اگر دوئل یا کرسی ریاست مجلس را نیز به لاریجانی واگذار کند، چیزی را از دست نخواهد داد؛ چرا که نه تنها او بلکه همه منتخبان اصلاحطلب مجلس دهم نیز میدانند که لاریجانی یار غار روحانی است.»
7. دغدغه حفظ «وحدت» در میان اصلاحطلبان؛ رقابت برای ریاست مجلس شورای اسلامی اولین ضربه به انسجام اصلاح طلبان را ایجاد کرده است؛ برخی از منتخبان این جریان معتقدند که محمدرضا عارف توانایی «مدیریت» بهارستان را ندارد بنابراین به علی لاریجانی اقبال پیدا کردهاند ؛ در همین راستا حسین کاشفی در روزنامه اعتماد نوشت: « پس از اين مهمترين مساله براي اصلاحطلبان حفظ همان انسجامي است كه در دوران انتخابات اسباب پيروزيشان را فراهم كرد و تشكيل فراكسيوني قوي و حرفهاي براي پيشبرد برنامه در بهارستان و كمك به دولت براي پيشبرد برنامههايي كه ميتواند در ارتقاي منافع ملي كشور مفيد باشد. در واقع اولويتهاي مجلس دهم را ميتوان در سه بخش تقسيمبندي كرد. بخش اول در حوزه سياست خارجي، بخش دوم در حوزه سیاست داخلی و بخش سوم در حوزه اقتصاد است.»
8. آغاز مجدد تقابل سعید حجاریان و عباس عبدی؛ بار دیگر تحلیلگران اصلاحطلب به رسم دوران اصلاحات در مقابل هم قرار گرفتهاند تا هر کدام نشانی متفاوت برای راه استیلای اصلاحات بر کشور بدهند؛ سعید حجاریان معتقد است که کل ایران یک حوزه انتخابیه شود و مردم به جناحها رأی بدهند تا بهنسبت رأی هر جناح، درصدی از کرسیهای مجلس را در اختیار بگیرند اما عباس عبدی نظری متفاوت با همتای خود در جریان اصلاحات دارد؛ وی در پاسخ به این سوال که نظر جنابعالی درباره هشداری که آقای حجاریان درباره دلسردی جناحهای سیاسی از انتخابات (در صورت شکستهای پیاپی) میدهند، چیست؛ اظهار داشت : « فکر نمیکنم کسی دلسرد شود. متأسفانه حضور در چنین سیاستی آنقدر منافع شخصی و گروهی دارد، که کسانی پیدا شوند تا این چراغ را روشن نگه دارند. مشکل { تغییر سیستم انتخابات در ایران} این است که افراد خیرخواه جامعه منفعل شده و کنارهگیری خواهند کرد والا این بازار همیشه گرم خواهد ماند. ساختاری که توزیع رانت کند، حضور در آن همیشه برای عدهای شیرین خواهد بود.»
• «پاستور» تکلیف «بهارستان» را مشخص میکند / تکاپو «وکیلالدولهها» در برابر «وکیلالملهها»
تلاش برای «توافق» همچنان ادامه دارد؛ گویا هر دو طرف تمایلی برای «انصراف» ندارد و «میانجیگری» برای فشار به محمدرضا عارف و علی لاریجانی آغاز شده است.
گروه سیاسی روزنامه آرمان امروز خواهان حضور تصمیمساز «بزرگان» برای ممانعت از افزایش تنشها میان اصلاحطلبان و حامیان دولت است و در همین راستا نوشت:« ظاهرا بیشتر بزرگان (به درستی و به دلایل گوناگون) معتقدند به صلاح آقایان لاریجانی، عارف، جریانهای اصلاح طلب و اعتدالگرا و مصلحت کشور نیست که این دو بزرگوار بر سر ریاست مجلس با یکدیگر رقابت کنند. نظر غالب این است که شایسته این است که آقایان لاریجانی و عارف با هدایت و راهنمایهای بزرگان و ریش سپیدان اعتدالگرا و اصلاحطلب موضوع ریاست مجلس را میان خود و دور از هیاهوی رسانهای حل کنند. حل مساله ریاست مجلس زیر چتر و هدایت بزرگان و بدون رقابت، یک راهکار عملی، سودمند و شایسته است.» اما از «بزرگان» تصمیمگیر برای منتخبان مردم چه کسانی هستند؟
روزنامه اصلاحطلب آرمان در شماره پیشین خود این بزرگان را «هاشمی رفسنجانی» و «حسن روحانی» معرفی کرد و در این باره مینویسد: «در راستای انتخاب بهترین رئیس برای مجلس باید گشاده رویی، تعامل و انسجام را جایگزین فشار، رقابت و جبههگیری کرد هر چند لازم است آقایان روحانی و آیت ... هاشمی درباره قانع کردن این دو گزینه مطرح برای ریاست جلسهای برگزار کنند و آقای لاریجانی را قانع سازند. اگر این موضوع به شکل مسالمت آمیز حل نشود، آثار منفی و مخرب آن را در سال آینده نمود خواهد داشت.»
اما در میان آنچه «بزرگان» نامیده میشوند؛ حجتالاسلام روحانی اصلیترین «تصمیمگیر» برای «بهارستان» است؛ در همین راستا روزنامه آرمان امروز نوشت: «سويي او در امور ديگر حضور دارد كه اهميتي بالاتر يا شايد همطراز با تعيين رئيس مجلس دارد بنابراين اكنون كليد روحاني ميتواند گشايشگر قفل ریاست مجلس باشد. روحاني به خوبي راه و رسم ميانجيگري را بلد است»
حالا باید به انتظار بنشینیم که روحانی میان عارف اصلیترین نامزد اصلاحطلبان در خرداد 92 که او را برای حضور در پاستور یاری رساند و علی لاریجانی که در رای اعتماد به کابینه یازدهم و برجام بیشترین حمایت را انجام داد؛ کدامیک را انتخاب میکند؟